ابزار رایگان وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن


میرزا بنویسان

 

 

وارد راه آهن میشوید اما بدون بلیط! اگر جرُبزه ی اساسی داشته باشید، به سختی می توانید بلیط یکطرفه ی کنسلی را با قیمت تعاونی(تنها دوبرابر) از آنِ خود کنید!

اقبال با شماست اگر در ترمینال مبدا، بدون کنترل کردن کارت شناسایی به شما اجازه ی ورود دهند!

پس ورود به قطار اولین سوالی که ذهن شما را قلقلک می کند، این است: همسفران کوپه ی ما چه کسانی هستند!!!

کتمان حقیقت نکنید! بستگی به تعدد سفرهای شما ندارد! حتی اگر مارکوپولو هم باشید،دلهره ی این سوال را دارید!

تنها راه غلبه بر استرس شما تنها خواندن این نوشته است! پس نفس عمیقی بکشید و به یافته های علمی ما اعتماد کنید...

درست پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود که بنده با جمعی از دانشمندان سوئدی، شاخه ای را در روانشناسی پایه گذاری کردیم بنام روانشناسی کوپه!

در دست نوشته های فروید آمده است که او تنها آرزویش را در ایجاد همین شاخه می دید و شوربختانه به آن نرسید!

پس به خود ببالید که خواننده ی این مقاله مهم علمی هستید!

پژوهش ها نشان می دهد که پس از عبور از تالار مرگ( همان راهرور30سانتی واگن) و پیدا کردن کوپه ی مورد نظر(البته از نوع شش نفره برادران)، ابتدا به یک کله ی گنده ی کچل خواهید رسید که مدام در حال خندیدن و رصد راهرو است.

آرامش خود را حفظ کنید و با صدای رسا خدمت ایشان سلام کنید! مطمئن باشید ایشان هم در حالی که چمدان شما را با چشم ورنداز می کند متقابلا سلام خواهد کرد(البته مضاف با پرتاب آب دهان، ناشی از دندانهای نامتقارن)!

تبریک عرض میکنم! شما خوان اول را که همان قاطی شدن با داروغه ی کوپه بود را پشت سر نهادید!

اما خوان دوم! مرد میناسالی شبیه به مُردار که در منتهی الیه سمت راست درب ورودی بر تخت چسبیده است( شاید هم به سقف) خودتان را خسته نکنید! مرد میانسال تا مقصد از خود حرکتی نشان نمی دهد! پس وقت خود را با سوالاتی از قبیل این که: حضرت آقا میشه من کیفم را بذارم بالای سرتون یا اینکه اگر اون بالا ناراحتید می تونید جاتون را با من عوض کنید! به هدر ندهید.

شما خوان دوم را هم به همین راحتی گذراندید! اما پیشنهاد می کنم اگر دستتون به مرد میانسال خورد، غسل مسّ میت هم بجای آوردید!

فرد سوم قطعا پیرمردی بد لباس است که مدام در حال صحبت کردن با موبایل و انجام معاملات غیر حضوری است!

درسته که فال گوش ایستادن در شان شما نیست! اما اگر اندکی در سخنان این پیر روشن ضمیر تامل کنید، علامت سوالی بی جواب در ذهن شما پدید خواهد آمد، و آن اینکه: چرا با اینهمه پول و سرمایه با قطار سفر می کند؟ یا اینکه مگر یک دست کت و شلوار چقدر آب می خورد؟

روانشناسی کوپه به شما پیشنهاد می کند که هرگز به حل این معادله فکر نکنید که نهایتا باعث از دست رفتن مشاعر شما خواهد شد!

خب!خوان سوم را کژدار و مریز پشت سر نهادید! تبریک عرض میکنم! دیگر دلهره ی شما تقریبا از بین رفته است!

اما آیتم بعدی که چندان مهم نیست! چرا که قطعا مسافر بعدی، یک دانشجو است. بنظر فروید دانشجویان مسافرانی سیگاری هستند که از مبدا تا مقصد در حال قدم زدن در راهرو می باشند! شما تنها اگر از ابتدا در کوپه حاضر باشید می توانید چهره ی بشاش آنان را در حال نهادن کوله ی خود در کوپه مشاهده کنید!

پس این نیز بگذرد....

اما خوان پنج و خوان آخر

بر روانشناسی کوپه خرده نگیرید! زیرا آن رستم بود که هفت خوان را پشت سر نهاد! لابد دوست دارید با یک بلیط کنسلی، شرکت قطارهای مسافربری رجا کوپه های خود را هشت نفره کند تا شما هفت خوان داشته باشید!(هشت نفر منهای خودتان)

اصلا حالا که فهمیدم شما اینقدر ناسپاس هستید؛ فرض کنید خوان پنجم متعلق است به مسافری است که بنا بر دلایلی به قطار نرسیده است!

حالا این گوی و این میدان! اگر توانستید روانشناسی کوپه را کامل کنید!!!

راستی تا یادم نرفته؛ خودتان را توی رستوران یاWC مخفی کنید! چون رییس قطار در حال کنترل کردن بلیط ها است و متاسفانه شما بلیط را هنگام ورود به قطار گم کردید!!!

 

 

پ.ن: تصویر ربطی به متن ندارد! اما خوشکله! 

 

 

 


[ دوشنبه 91/2/4 ] [ 11:50 صبح ] [ راشد خدایی ] [ پامنبری ها () ]
.: Weblog Themes By rashedkhodaei :.

درباره بچه مرشد اعلی الله مقامه الشریف

پیچک